زر تولید کنی و نان به مضیقه بخوری…
در شهرهای بزرگ و حتی مرکز این استان، شاهد زندگی مردمی محروم از امکانات کشوری هستیم، این در حالی است که هزینه استانهای دیگر از این استان تأمین میشود. ما سر سفره نفت و گندم و منابع این استان نشستهایم و مردم این استان سهمی اندک از این منابع دارند.
چرا بخشی از درآمد حاصل از فروش نفت و گندم کیفی این استان نباید خرج عمران و آبادی و افزایش سطح رفاه این مردم محروم شود؟ استانی که خرج کشور را میدهد، با زدن باران، تمام گذرگاههای شهریاش دچار آبگرفتگی میشود، آن هم در مرکز استان و ساعتها باید در ترافیک بمانی. قشر جوانی که علیرغم گذراندن مقاطع تحصیلی بالا به مشاغل کاذب و حتی زبالهگردی میپردازند و خانوادههایی که میگویند به زحمت پول تهیه یک دبه آب شیرین را تأمین میکنند.
نان که قوت لایموت نقل محافل رسانهای است، به واقع پرمصرفترین غذای مردم این استان است که آن هم با توجه به سیاستهای تثبیت نرخ دولت و روشهای نادرست حمایتی، کیفیت و ارزش غذایی چندانی ندارد و به تازگی حتی در سایه طرح هوشمندسازی یارانه، فروش نان به این مردم شریف، محدود هم شده است…